اگر "شکل آب" را دیده باشید، بعید است از اینکه موسیقیاش توانست اسکار بهترین موسیقی را بگیرد تعجب کرده باشید اما اگر جزو آن دستهای بوده باشید که فقط "دانکرک" را دیدهاند و ارادت ویژه به "هانس زیمر" بزرگ دارند باشید احتمالا انتظار تماشای ایشان را با مجسمۀ طلاییاش در دست میکشیدید، شاید هم تصور میکردید که جان ویلیامز برای ششمین بار و بعد از هزاربار نامزدی برای "جنگ ستارگان" این جایزه را به خانه ببرد اما دیشب، شبِ فرانسویها بود و الکساندر دسپلا که سه سال پیش هم برای "هتل بزرگ بوداپست" این جایزه را از آن خود کرده بود توانست بار دیگر این مجسمۀ طلایی را در دستانش لمس کند. نامزدهای دریافت بهترین موسیقی فیلم اینها بودند: "شکل آب" به آهنگسازی الکساندر دسپلا، "دانکرک" به آهنگسازی هانس زیمر، "جنگ ستارگان" به آهنگسازی جان ویلیامز، "رشته خیال" به آهنگسازی جانی گرینوود و "سه بیلبورد خارج از ابینگ میزوری" به آهنگسازی کارتر بورول که در نهایت دسپلا اسکار را برای دومین بار بعد از نه بار نامزدی به خانه برد. این نوشته نگاهی دارد به سه موسیقی پررنگتر از آهنگسازانی پرآوازهتر در میان نامزدهای اسکار 2018. شکل آب گول قیافۀ عجیب و غریب موجود دوزیستِ "شکل آب" را نخورید؛ "شکل آب" داستانی دارد رمانتیک که موسیقی از همان جنس را هم طلب میکرده است و دارد. الکساندر دسپلا آهنگساز فرانسوی آنچه را که از یک آهنگساز فرانسوی انتظار میرود برای "شکل آب" ساخته است، یک موسیقیِ گرم، پراحساس، پر از والس، که در کنارشان قطعات فرانسوی باکلام هم و حتما یک "مونامور" ویژه را میتوان شنید. ارکستر سمفونیک لندن به رهبری "دومینیک لامینیر" اجرای آن را به عهده داشته که اوج هنرش را باید در اجرای قطعۀ "تم الیسا" که اصلیترین موتیف "شکل آب" است جستجو کرد. همچنین از آنجا که بخشهایی از داستان فیلم به فضای تعقیب و گریز اختصاص دارد، موسیقی از این دست را هم میتوان در آن شنید. با این وجود آنچنان که در ابتدا گفتم، صدای موسیقی "شکل آب" صدایی است هموطن آهنگسازش؛ کاملا فرانسوی؛ همان موسیقی که میتوان کنار سن راه رفت و شنیدنش؛ موسیقیای که پیچیدگیهای زیادی ندارد، هارمونیکا، فلوت، آکاردئون در آن جریان اصلی را به دست دارد و از همان جنسی است که سالها قبل "یان تیرسن"ِ عزیز برای "ماجراهای شگفتانگیز آملی پولن" موسیقی نوشت و هنوز که هنوز است میتوان این موسیقی را در مدیومهای مختلف شنید و از آن لذت برد. اسکاریها همیشه ثابت کردهاند که علاقه دارند آهنگسازی جایزه عمواسکار را به خانه ببرد که بتوان به موسیقیهایش فارغ از تصویر هم دل سپرد. اسکاریها طی قریب به اتفاق دورههای گذشته نشان دادهاند که موسیقی ورای تصویر همیشه برای آنها اهمیت دارد و دلشان نمیخواهد مخاطبی که به اعتبار جایزه اسکار بها میدهد، زمانی که به تنهایی به ساندترک آن گوش میسپارد دست خالی برود. الیسا شخصیت اصلی فیلم دختری است که به دلیل حادثه ای که در کودکی برایش اتفاق افتاده توانایی تکلمش را از دست داده اما او هم نقطه اشتراکش با دوست عجیب و غریبش توانایی برقراری ارتباط بدون استفاده از کلمات است. آهنگساز هم در کمال ذکاوت از المان "سوت" برای این صمیمیت به وجود آمده و در عین حال غربت و بیکلامی الیسا و دوستش بهره برده است. از جمله به یادماندنیترین لحظات استفاده از موسیقی صحنه تاثیرگذاری است که الیسا برای دوست عجیب و غریبش صفحه موسیقی پخش میکند و او در آب در حال رقصیدن است. صحنهای که تصویرش را میتوان روی پوستر رسمی فیلم هم مشاهده کرد و والس را در آن شنید. "شکل آب" موسیقی است با 26 ترک! که حدود یک ساعت و ربع است. در واقع میتوان گفت که کمتر صحنهای بدون موسیقی است. جنگ ستارگان؛ آخرین جدای ویلیامز قطعا یکی از پرقدرتترین نمادهای موسیقی هالیوود است. او نزدیک به 40 نامزدی بهترین موسیقی فیلم برای اسکار را دارد و این یعنی اینکه تقریبا هر سال حداقل یکی از موسیقی فیلمهایی که نوشته نامزد دریافت اسکار بهترین موسیقی فیلم شدهاند. او که ساخت موسیقی تمامی قسمتهای قبلی جنگ ستارگان را هم به عهده داشته که تم اصلی آن از مهمترین تمهای موسیقی فیلم دنیا محسوب میشود، امسال نتوانست آنچنان که باید و شاید موسیقیِ درخوری برای آخرین ساخته جورج لوکاس بنویسد. موسیقی " جنگ ستارگان؛ آخرین جدای" موسیقی است همچون تمامی آثار ویلیامز ارکسترال اما بر خلاف آثار درخشان او حتی برای قسمتهای دیگر همین فیلم، موسیقیای بسیار پر سر و صدا که در آن از ملودی قوی و بیادماندنی هم خبری نیست. این اتفاق را البته که باید در میان آثار ویلیامز استثناء فرض کرد چرا که او پیوسته ارج و قرب ویژهای را به موسیقی میدهد اما خب! ظاهرا همان اسکار 1977 برای اولین قسمت این سه گانه برای دریافت جایزه بهترین موسیقی از نظر آکادمی کافی بوده است. دانکرک هانس زیمر همچون همیشه موسیقی نوشته که نمیتوان آن را نشنیده گرفت. او به راحتی یارای مقابله به تصویر را دارد و میتواند یک تنه حواس تماشاگرش را پرتِ موسیقیاش بکند، موسیقی در "دانکرک" همچون ماری زیر پوست تصاویر میخزد و جلو میآید. اما موسیقی دانکرک یک تفاوت اساسی با موسیقیهای قبلیاش دارد. زیمر با وجود اینکه موسیقیای نوشته ارکسترال اما در ترکیب با صداسازی و ساندافکت های مختلف و صداهای جنگ که لحظهای فیلم و شخصیتهایش را رها نمیکنند، چندان نمیشود صدای موسیقی را به معنای راستین آن شنید. در اغلب لحظات موسیقی در کنار موسیقی متفاوتی که زیمر نوشته افکتهای صوتی وجود دارد. باند صوتی دانکرک البته که از غنیترینها در میان آثار سینمایی 2017 است و در عین حال شفافیتی مثال زدنی دارد. زیمر در دانکرک، علاوه بر ارکستر به مثابه ابزار همیشگی آهنگسازی، از انبوهی "چیزها" و وسایل دیگر برای ساخت موسیقی استفاده کرده است. در موسیقی زیمر میشود بارها صدای ضربان قلب، صدای عقربههای ساعت، صدای نزدیک شدن بال هواپیماها، صدای خشاب کردن اسلحه، صدای پیچیدن باد در بادبان قایقها و کشتیها را شنید. به اینها اضافه کنید حضور پررنگ صداهای الکترونیک و سازهای الکتریک را که بخش اصلی ملودی را مینوازند. با این حال میتوان به اسکاریها که همیشه علاقه وافری به "تم" داشتن برای ساندترکِ برگزیدۀ سال دارند، حق داد که چرا موسیقی "دانکرک" را به عنوان موسیقی برگزیده انتخاب نکردهاند؛ این هانس زیمر آن هانس زیمرِ "شیرشاه" و "گلادیاتور" نبود، شاید بیشترین شباهت را بتوان با کار قبلیاش برای کریستوفر نولان یعنی "شوالیه سیاه برمیخیزد" پیدا کرد تا مثلا حتی "اینسپشن" (تلقین). منبع: سایت موسیقی ما
:: موضوعات مرتبط:
موسیقی فیلم ,
,
:: بازدید از این مطلب : 559
اگر از جمله علاقهمندان به موسیقی هستید حتما میدانید که فایلهای FLAC کیفیت بسیار بالایی دارند؛ اما برای گوش دادن به آنها باید پخش کنندهی مناسب را داشته باشید. حالا خبر خوب برای افرادی که دوست ندارند نرمافزارهای مختلف برای پخش موسیقی روی سیستم خودشان نصب کنند این است که کروم ۵۶ میتواند فایلهای FLAC پخش کند. شرکت گوگل امکان پخش فایلهای موسیقی FLAC را به نسخهی آزمایشی Chrome 56 اضافه کرده است. این امکان باعث میشود که بتواند موسیقیهای FLAC را روی مرورگر خودتان استریم کنید. البته باید توجه داشته باشید که با این کار فایلهای FLAC به صورت پیشفرض دانلود نمیشوند و تنها میتوانید آنها را گوش کنید. گوگل با اضافه کردن این ویژگی به کروم، این مرورگر را به یک پخش کنندهی مناسب فایلهای صوتی و تصویری تبدیل کرده است. این ویژگی قطعا به یکی از ویژگیهای کاربردی این مرورگر تبدیل خواهد شد که افراد زیادی میتوانند از آن استفاده کنند. منبع: ۹to5google دجیکالا
:: موضوعات مرتبط:
اخبار موسیقی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 182
سینا مصطفوی: «گییرمو دل تورو» نامی است که این روزها در بین اهالی سینما سر زبانها افتاده؛ کارگردان مکزیکی که اکثرا او را با فیلمهای فانتزی و علمی تخیلی میشناسیم. خالق آثاری همچون «حاشیه اقیانوس آرام» (۲۰۱۳)، «هزارتوی پن» (۲۰۰۶) و «قلهای به رنگ خون» (۲۰۱۵). حال فیلم جدید این کارگردان و فیلمنامهنویس مکزیکی که در ژانر علمیتخیلی و تم رمانس است توانسته چهار جایزه اسکار را نصیب خود کند. اما چرا باید این فیلم را دید؟ داستان فیلم بسیار ساده و سرراست است، حداقل در ظاهر. «الایزا اسپوزیتو» (با بازی سالی هاوکینز) زنی ساده و گنگ است که توانایی شنیدن دارد اما نمی تواند صحبت کند و در یک مرکز تحقیقاتی – نظامی به عنوان نظافتچی مشغول کار است. او زندگی یکنواختی دارد و چون ارتباط برقرار کردن با دیگران برایش سخت نمینماید بسیار احساس تنهایی می کند. در یکی از روزهایی که او در مرکز مشغول به کار است، موجودی عجیب و دوزیست را به مرکز می آورند تا روی آن آزمایش هایی انجام دهند. الایزا با این موجود ارتباط احساسی برقرار می کند و عاشق او می شود. همان طور که مشاهده می کنید، داستان به هیچ وجه پیچیده نیست. اما چرا این فیلم توانست تا این حد موفق شود؟ یکی از عواملی که مخاطب را به دیدن فیلمی ترغیب می کند و او را تا پایان داستان با خود نگه می دارد توانایی برقراری ارتباط و همزادپنداری بین شخصیت اصلی داستان و مخاطب است. دو پارامتر می توانند این اتفاق را رقم بزنند. معرفی درست شخصیت توسط کارگردان و ایفای نقش بازیگر. به جرأت می توان گفت که این دو پارامتر در این فیلم به قوی ترین شکل ممکن اتفاق افتاده اند و شاهد شاهکاری در این بخش هستیم. بگذارید از معرفی شخصیت شروع کنیم. سکانس های ابتدایی فیلم به شدت هدفمند و هوشمندانه طراحی شده اند. کارگردان برای هر ثانیه و هر نما تفکر کرده تا این معرفی به بهترین شکل ممکن انجام شود. مخاطب معمولی بدون شک لذت خواهد برد. اما برای مخاطب خاص که فیلم را با جزئی نگری و دقت تماشا می کند نیز محتوای مخصوصی در نظر گرفته شده است. در واقع کارگردان با نمایش دادن علائم و نشانه هایی به مخاطب خاص خود Hint هایی درباره ی محتوا و لایه دوم داستان می دهد. سالی هاوکینز صبح از خواب بیدار می شود. به روشی خاص تخم مرغ ها را برای صبحانه آب پز می کند. به حمام می رود و کفش هایش را تمیز می کند. تمام سکانس ها با هدفی خاص در فیلم قرار داده شده اند. این معرفی به اندازه ای کامل و دقیق است که شما تا پایان فیلم به راحتی با الایزا همراه می شوید و با او همزاد پنداری می کنید. این فقط یکی از هنرنمایی های کارگردان است. در مورد معرفی شخصیت صحبت کردیم اما باید بدانیم که بدون ایفای نقش فوق العاده سالی هاوکینز در نقش الایزا موفقیت این فیلم ممکن نبود. یک بازیگر با استفاده از راه های متفاوت می تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند. بدون شک بیان دیالوگ راحت ترین شکل ممکن است. اما برای نقشی که شخصیت توانایی سخن گفتن ندارد این برقراری ارتباط بسیار مشکل خواهد بود. الیسا زن جوانی است که به علت آسیبی که در دوران کودکی از ناحیه گردن دیده، توانایی حرف زدن خود را از دست داده است. هاوکینز در این نقش با تغییر حالات چهره در موقعیت های متفاوت توانسته به خوبی احساسات خود را به مخاطب منتقل کند. حتی نگاه بی کلام وی نیز بار معنایی دارد. او صحبت هایش را با زبان اشاره بیان می کند و دو دوست وی حرف هایش را برای بیننده ترجمه می کنند. در واقع دوست هایش، صدای او می شوند. قدرت بازی سالی هاوکینز او را نامزد جایزه اسکار برای بهترین بازیگر نقش اول زن کرد و به اعتقاد عده ای شایسته دریافت این جایزه نیز بود. فضا سازی فیلم نیز بسیار قابل تأمل و در خدمت مفهوم کلی داستان است. عنصر آب در جای جای فیلم حضور دارد. در آب پز کردن تخم مرغ، وان حمام، حوضچه آب در مرکز تحقیقاتی، باران سنگین و البته سکانس فوق العاده پایانی که آن را اسپویل نمی کنیم حضور پررنگ عنصر آب دیده می شود و در نام فیلم نیز استفاده شده است. رنگ سبز نیز در طراحی صحنه بسیار استفاده شده و به نوعی می توان گفت در فیلم جریان دارد. لوازم خانه الایزا، ژله سبز رنگ نقاشی همسایه و موجود دوزیست داستان این رنگ را نمایش می دهند که به نوعی به جریان داشتن حیات و زندگی اشاره دارد. طراحی صحنه و محیط ها فضایی بین رئال و فانتزی ایجاد کرده و توانست فیلم «به شکل آب» توانست به شایستگی جایزه اسکار را در این زمینه بدست آورد. فیلم شکل آب موفق شد چهار جایزه اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین موسیقی متن و بهترین طراحی صحنه را به دست آورد. موسیقی فیلم توسط آهنگساز مشهور فرانسوی الکساندر دسپلا ساخته شده که در دهه اخیر با ساختن موسیقی متن فیلم های معروف و موفق توانسته نام خود را در میان آهنگسازان بزرگ مطرح کند. موسیقی به فضاسازی کمک زیادی کرده و در موقعیت های متفاوت توانسته به خوبی مخاطب را همراه داستان کند. همچنین استفاده از موسیقی های قدیمی و متعلق به دهه شصت میلادی آمریکا جوی خاص و در خدمت داستان را ایجاد کرده و در روند داستان نیز نقش به سزایی را ایفا می کنند. دسپلا توانست برای موسیقی این فیلم برنده جایزه اسکار شود. او پیش از این جایزه اسکار را برای موسیقی فیلم «هتل بزرگ بوداپست» برده و ۷ بار دیگر نیز نامزد دریافت این جایزه شده بود. شکل آب جدا از تحسین منتقدان، نامزد و برنده جوایزهای متعدد از جشنوارهها و مراسمهای سینمایی شد. فیلم «به شکل آب» از آن دسته فیلم هایی است که وقتی تمام می شوند شما را به تفکر وادار می کنند. در پایان فیلم مخاطب متفکر و جزئی نگر به مفاهیمی نظیر عشق و زندگی می اندیشد. اما نکته ای که برای مخاطب ایرانی بسیار جذاب است جمله ای است که در پایان تیتراژ نوشته شده: «اقتباس شده از آثار حکیم سنایی». همگی ما سنایی را می شناسیم. شاعر عارف سده ششم هجری که در دوران حکومت غزنوی می زیسته و اشعار عرفانی وی بسیار معروف هستند. این جاست که مخاطب پی می برد کارگردان فیلم یعنی گیرمو دل تورو تا چه اندازه برای ساخت این فیلم مطالعه کرده است. در واقع آثار عرفانی سنایی منبع دل تورو برای نوشتن لایه دوم و اصلی داستان فیلم بوده است. موجود دوزیست همان طور که چند بار در فیلم اشاره می شود در آمازون پیدا شده و آن جا به عنوان خدای رودخانه ستایش می شده است. الایزا نیز در کودکی در کنار رودخانه پیدا شده. با آثار زخمی بر روی گردنش. همه جراحت را عامل گنگ بودن او می دانند. اما چرا این را در نظر نگیریم که او اصلا از ابتدای تولد قرار نبوده و نمی توانسته مانند یک انسان صحبت کند. چون او نیز به نوعی فرزند آب است و به آب علاقه زیادی دارد. رابطه بین الایزا و مرد دوزیست چیزی فراتر از یک رابطه عاطفی است و در واقع به عشق بین خدا و انسان اشاره دارد. در پایان فیلم راوی دیالوگی را بیان می کند که ترجمه ای است از اشعار حکیم سنایی. اشعاری که به همین رابطه میان خدا و انسان مربوط است. Unable to perceive the shape of you نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی فیلم «به شکل آب» فیلمی با مفاهیم عرفانی است و از نظر نوع نگاه در کنار شاهکاری مانند «زندگی شگفت انگیز» فرانک کاپرا قرار می گیرد. دیدن این فیلم را به هیچ وجه از دست ندهید. روزیاتو
:: موضوعات مرتبط:
موسیقی فیلم ,
,
:: بازدید از این مطلب : 227
کارگردان فیلم Jurassic World «دنیای ژوراسیک»، یعنی کالین ترورو (Colin Trevorrow) برای کارگردانی قسمت سوم این فیلم بازگشته است و قول داده است که این فیلم بیش از دو قسمت قبلیاش شبیه به سری فیلمهای اصلی استیون اسپیلبرگ (Steven Spielberg) خواهد بود. با وجود اینکه درحال نزدیک شدن به زمان انتشار فیلم Jurassic World: Fallen Kingdom «دنیای ژوراسیک: سقوط پادشاهی» هستیم، اطلاعات جدیدی راجع به سومین قسمت از این فرانچایز، توسط سازندگان آن منتشر شده است. در ادامه با سینما گیمفا همراه باشید. کالین ترورو برای اولین بار با ساخت فیلم Safety Not Guaranteed در سال ۲۰۱۲، که مورد توجه منتقدان قرار گرفت و نظرات مثبتی دریافت کرد، توانست در دنیای سینمای هالیوود شناخته شود و اندکی شهرت کسب کند. او پس از سه سال، کار بر روی فیلم Jurassic World را آغاز کرد و نویسندگی و کارگردانی پروژه را برعهده گرفت؛ این فیلم نگاهی به داستان سری فیلمهای Jurassic Park «پارک ژوراسیک» داشت و بهگونهای داستان آنرا ادامه داد و ایدهی تاسیس پارک مرکزی ژوراسیک را تحقق بخشید و ما را به جهانی پر از دایناسورهای مختلف و هیجان جدال بین آنها هدایت کرد؛ همچنین ترورو به این فیلم کمی زمینهی طنز درباره موضوعات مداخلات علمی آینده و مصرفگرایی اضافه کرده است. این فیلم موفقیتهای بزرگی کسب کرد و توانست ۱٫۶۷۲ میلیون دلار در سطح جهانی فروش داشته باشد که در برابر بودجهی ۱۵۰ میلیون دلاری این فیلم، رقمی موفق و حائز توجه است؛ این موفقیتها و توجهات باعث شد تا عوامل این فیلم اعلام کنند که فیلم Jurassic World، قسمت اول سهگانهی دنیای ژوراسیک خواهد بود. البته خوب است یادآوری کنم که فیلم Jurassic World: Fallen Kingdom توسط ترورو کارگردانی نشده است و کارگردانی این فیلم را خوان آنتونیو بایونا (Juan Antonio Bayona) برعهده داشت، بایونا دربارهی این اثر قول داد که این فیلم ترکیبی از ژانرهای مختلف باشد. ترورو به همراه درک کونولی (Derek Connolly)، در بخش نوشتن فیلمنامهی این فیلم حضور داشتند (مانند قسمت اول). اکنون میدانیم که ترورو برای کارگردانی فیلم Jurassic World 3 بازگشته است (هنوز عنوانی برای این فیلم انتخاب نشده) و اخیرا در مصاحبهای که با پایگاه خبری EW داشت، از فرصت استفاده کرد و دربارهی قسمت سوم این فیلم توضیحاتی را ارائه کرد؛ او همچنین در سخنان خودش به مقایسهی Jurassic World 3 با دیگر فیلمهای این فرانچایز پرداخت: اگر بخواهم ژانر هرکدام از فیلمهای این فرانچایز را توصیف کنم، میگویم که فیلم Jurassic World یک اثر اکشن و ماجراجویی بود، فیلم Fallen Kingdom بهگونهای یک فیلم ترسناک محسوب میشود، و فیلم Jurassic World 3 قرار است تا یک فیلم علمی و هیجانی باشد، همانگونه که فیلمهای Jurassic Park بودند. درحالیکه خیلی از مخاطبان ممکن است عقیده داشته باشند که فیلم Jurassic World کاملا از نظر فضایی و محتوایی مانند فیلمهای Jurassic Park بود، ولی جالب است که ترورو در طی این مصاحبه تاکید کرده است که قسمت سوم این فرانچایز در درجهی اول قرار است تا فیلمی “علمی و هیجانی” باشد. حدس میزنیم داستان اینگونه پیش برود که استفاده از سلاحهای ژنتیکی باعث رخ دادن اتفاقاتی شود که در فیلم Fallen Kingdom قرار است بدان پرداخته شود و ادامهی این داستان و توجه به فضای پیشآمده، داستان را از موضوع پارک سرگرمی فیلم اول دور خواهد کرد و در فضایی علمی قرار خواهد داد. بهعلاوه این کارگردان مطلبی را ذکر کرد که بهگونهای داستان قسمت دوم را لو میدهد و اعلام کرد که شخصیتهای اون (Owen) با بازی کریس پرت (Chris Pratt) و کلیر (Claire) با بازی برایس دالاس هاوارد (Bryce Dallas Howard)، در قسمت سوم این فیلم همچنان حضور خواهند داشت. اگرچه که ترورو اخیرا در سری فیلمهای Star Wars «جنگ ستارگان» به عنوان کارگردان قسمت نهم این سری فیلمها حضور داشت، ولی بازگشت او به جایگاه کارگردانی فیلم Jurassic World قطعا برای او اتفاقات و احساسات خوبی را به ارمغان خواهد آورد و او در این باره گفته است که “من رشد کردهام تا هدیهای که با ساخت این فرانچایز به مخاطبین دادهام را دوست داشته باشم و آنرا گرامی بدارم.” قسمت آخر سهگانهی Jurassic World قرار است تا در ماه ژوئن سال ۲۰۲۱ منتشر شود؛ اکنون مشخص است که برای دریافت اطلاعات و حدس و گمانهای بیشتر راجع به این فیلم، باید منتظر بمانیم تا حداقل نمایش فیلم Fallen Kingdom در سینماها آغاز شود. ولی بهطور کلی بهنظر میرسد که ترورو برای دایناسورهایش مسیر خاصی را مشخص کرده است و میداند که قرار است آنها را به کجا ببرد. به محض اینکه اخبار جدیدی راجع به فیلم Jurassic World دریافت کردیم، آنرا در اختیار شما قرار خواهیم داد؛ پس همچنان با سینما گیمفا همراه باشید. منبع: Screenrant گیمفا
:: موضوعات مرتبط:
موسیقی فیلم ,
,
:: بازدید از این مطلب : 234
پلی استیشن ۴ محبوبترین کنسول بازی جهان محسوب میشود. عوامل زیادی هم در برتری PS4 وجود دارد، اما مهمترین و بزرگترین ویژگی آن بازیهایی است که برای این کنسول طراحی می شود. این کنسول نه تنها بسیاری از بازیهای کلی که قابل بازی در سایر دستگاهها (مانند Xbox One) هستند را اجرا میکند، بلکه بازیهای انحصاری آن نیز شگفت انگیز و متنوع است. تقریبا نیمی از لیست بهترین بازی های پلی استیشن ۴ که در زیر مشاهده میکنید، (و نه همه) انحصاری PS4 است؛ اما در هر صورت بازیهای غیر انحصاری آن نیز ارزش زیادی برای تجربه دارند. با تکراتو همراه باشید. ۲۵ مورد از بهترین بازی های پلی استیشن ۴ The Witness The Witness در بازی The Witness شما در جزیرهای رنگارنگ، آرام و پر از معما تنها هستید و کارتان حل کردن این معماها و پازلها است. برخی از آنها بسیار آسان است و برخی هم شما را تا سر حد جنون میبرد. هیچ بازی دیگری مانند این نیست. The Last Guardian The Last Guardian بازی The Last Guardian نیز مانند The Witness دارای معماهایی است، اما علاوه بر آن مضمون عشق و دوستی را نیز داراست. یکی از ویژگیهای قابل توجه این بازی سبک هنری شبیه نقاشیهای دستی آن است که بیشتر، فکرها را به سمت فیلمهای استودیو جیبلی میبرد. این بازی انحصاری PS4 است. The Witcher 3: Wild Hunt The Witcher 3: Wild Hunt در واقع شما هرگز به سرانجام چیزی در بازی The Witcher 3 نمیرسید. تعداد وظایف و ماموریتهای جانبی بسیار زیاد است. و این، میزان گستردگی سطوح این بازی فانتزی و جهان باز را نشان میدهد و جوایز متعددی را نیز در سال ۲۰۱۵ بدست آورده است. Gone Home Gone Home بر خلاف اکثر بازیهای دیگر در این لیست، Gone Home یک بازی بسیار زیبا و داستان روایی است که میتوانید آن را در ۱ تا ۳ ساعت به پایان برسانید. هر چند که بازی گسترده نیست، اما به یاد ماندنی است. Overwatch Overwatch Overwatch یک بازی چند نفره آنلاین است و نمیتوان آن را تک نفره بازی کرد و کاراکترها، سطحهای بازی، تنظیمات و مسابقات زیادی دارد. این بازی مناسب زمانی است که نمیدانید چه بازی انجام دهید. Inside Inside بازی دیگری که تمام کردن آن تنها چند ساعت زمان میبرد، Inside است که یک بازی ماجراجویی دارای معما است و پایان مرگباری دارد که انتظارش را نمیکشید. Destiny Destiny Destiny یکی از رضایت بخشترین بازیهای تیراندازی خواهد بود که تا کنون بازی کردهاید. توسعه دهنده این بازی Bungie بوده که قبلا Halo را ساخته است. حال و هوای علمی-تخیلی Destiny نیز مشابه Halo است که در آن به کشتن بیگانهها میپردازید؛ اما تمرکز اصلی آن سفارشی سازی شخصیتها با ابزارها و سلاحهای اختصاصی است. بازی Destiny 2 نیز در ۶ سپتامبر (۲۹ شهریور) عرضه خواهد شد. Psychonauts Psychonauts این بازی انحصاری برای ایکس باکس عرضه شده بود، و نسخه پلی PS4 آن نیز عرضه شده است. گرافیک این بازی در اولویت بعدی نسبت به داستان، دیالوگها، شوخیها و سبک آن قرار دارد، که سطح مطلوبی دارند. Rise of the Tomb Raider Rise of the Tomb Raider برای هر کسی که به بازیهای ماجراجویانه علاقه دارد، Rise of the Tomb Raider انتخابی هیجان انگیز است و با سلاحها و تجهیزاتی که دارد، رضایت بخش است. Abzu Abzu همه بازیها که نباید پر استرس باشند. Abzu یک بازی عالی است چون میتوان گفت که امکان مردن در آن وجود ندارد، مراحل نیز معمایی است و در یک اقیانوس زیبا اتفاق میافتد. کار شما با موجودات دریایی و نجات دادن سیاره است. طول این بازی تنها چند ساعت است، اما گردشی فوق العاده است. Resident Evil 7: Biohazard Resident Evil 7: Biohazard Resident Evil 7 نفسی تازه برای این سری بازی زامبی است. این بار، پرستپکتیو بازی اول شخص و ماجرای ان سرگردانی در یک خانه مخروبه در نزدیکی باتلاقی در لوئیزیانا است. این بازی خیلی متمرکز است و البته خیلی طولانی نیست. Flower Flower توصیف Flower کمی سخت، اما انجام آن شگفت انگیز است. شما به عنوان یک گلبرگ شناور در باد، باید دیگر گلبرگها را جمع آوری کنید. این از آن بازیهای دوست داشتنی است که همه میتوانند بازی کنند؛ و همینطور انحصاری پلی استیشن است. Infamous Second Son Infamous Second Son اگر به ایده داشتن ابرقدرتها و رها کردن آنها در محیطی بزرگ و جهان باز (مخصوصا شهر سیاتل)، علاقه دارید، Infamous Second Son گزینه شماست. این بازی نیز انحصاری پلی استیشن ۴ است. Titanfall 2 Titanfall 2 کمپین تک نفره Titanfall 2 ممکن است یکی از بهترینها بعد از سه گانه Halo باشد. حالت چند نفره آن نیز مناسب است. اگر به بازیهای شوتینگ که در آن دارای قدرتهای ویژه نیز هستید، علاقه مندید، Titanfall 2 بازی متعادلی با توجه به سلیقه شماست. The BioShock Collection The BioShock Collection کالکشن BioShock شامل بازیهای BioShock و Bioshock 2 و Bioshock: Infinite است که ماجراجویی اول شخص فوق العادهای را در خود جای دادهاند. پیشنهاد میشود که کالکشن آن را بگیرید، مخصوصا اگر هیچ کدام از بازیهای Bioshock را تجربه نکردهاید. Nioh Nioh گیم پلی و محیط بازی Nioh بسیار شبیه به Dark Souls است، اما با نینجاها و ساموراییها. ریتم این بازی سریع و همچنین طولانی است. این بازی نیز انحصاری PS4 است. Fallout 4 Fallout 4 مانند همه Falloutها، Fallout 4 نیز دارای تعدا زیادی از کاراکترهای بیاد ماندنی، سلاحهای دیوانه وار، دشمن و ماموریتهاست. Dark Souls 3 Dark Souls 3 Dark Souls 3 یک بازی فوق العاده سخت و فوق العاده قابل تقدیر است. یک پس زمینه غنی نیز وجود دارد که محیط پیرامون و دشمان شما را شرح میدهد، و ارجاعات زیادی نیز به اولین بازی Dark Souls میشود. Doom Doom Doom یک بازی شوتر در سبک آرکید و با ریتم تند است که بی حرکت ایستادن در آن در اغلب اوقات به معنای مرگ فجیع است. نگاه، احساس و سرعت این بازی استثنایی و یک سرگرمی خالص است. Rocket League Rocket League بازی Rocket League نیز مانند Overwatch در زمانهایی که نمیدانید چه بازی انجام دهید، مناسب است. که در آن فوتبال و به جای افراد با اتوموبیلها بازی میکنید. در این بازی مقداری از هر چیز (مسابقه، مبارزه و ورزش) وجود دارد. Uncharted 4 Uncharted 4 حتی اگر بازی قبلی Uncharted را نیز انجام نداده باشید، Uncharted 4 لذت بخش خواهد بود. این بازی انحصاری PS4 است. Journey Journey یکی از بازیهای کمیاب و دوست داشتنی که بهتر است چگونگی انجام و روند آن بازگو نشود، چون کشف آن یکی از بهترین بخشهای بازی محسوب میشود. این بازی بیشتر از هر چیز به یک تجربه مانند است؛ و موسیقی آن نیز عالی است. journey انحصاری PS4 است. Hohokum Hohokum Hohokum یکی از خلاقانهترین بازیهایی است که میتوان نام برد. شما در نقش یک موجود شبیه مار بازی میکنید که با حرکت در میان جهانهایی متفاوت معماهایی را حل میکنید. هر جهان یک شگفتی به همراه دارد، و هر کاراکتر، پازل، و هر لحظه یک جذابیت. این بازی انحصاری پلی استیشن ۴ است. Horizon Zero Dawn Horizon Zero Dawn Horizon Zero Dawn شبیه یک بازی ماجراجویی معمولی به نظر میرسد، اما همه چیز به جز معمولی است. این بازی شبیه فیلمهای هالیوود، و شاید دارای بهترین داستان یا روایت افسانهای در بین هر بازی ویدیویی دیگری که تا کنون ساخته شده است. Horizon انحصاری PS4 است. Bloodborne Bloodborne این بازی بسیار شبیه به سری Dark Soul است و توسط همان توسعه دهنده ساخته شده است؛ اما ریتم Bloodborne سریعتر و دارای تمی ترسناک کیهانی و یادآور نویسنده آمریکایی، اچ.پی لاوکرفت است. هر چه بیشتر به عمق این بازی بروید، بیشتر احساس چیرگی ترس را حس خواهید کرد. این بازی نیز انحصاری PS4 است. . منبع: businessinsider تکراتو
:: موضوعات مرتبط:
موسیقی بازی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 219
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : پنج شنبه 30 فروردين 1397 |
نظرات ()
بازی Call of Duty: Black Ops 4 چندی پیش رسماً معرفی شد اما اطلاعات بیشتر در رابطه با آن تا ماه می منتشر نخواهد شد. با این وجود، سایت پولیگان امروز اعلام کرد با توجه به منابع متعددی که در اختیار دارد، این بازی هیچ بخش داستانی به خصوصی نخواهد داشت. منابع ادعا می کنند بخش تک نفره به دلیل زمان کم استودیو سازنده بازی یعنی تری آرک حذف شده و این استودیو بعد از بیخیال شدن بخش داستانی، تمرکز خود را روی بخش های چنده نفره و زامبی گذاشته است. همچنین شایعات وجود بخش بتل رویال در این بازی نیز شنیده می شوند. حذف بخش داستانی از بازی Call of Duty: Black Ops 4 تغییر بزرگی محسوب می شود اما کاملاً بی سابقه نیست. نسخه های ایکس باکس 360 و پلی استیشن 3 عنوان Black Ops 3 بدون این بخش عرضه شدند. البته اکتیویژن هیچ وقت آمار فروش این نسخه از بازی را منتشر نکرد. بازی Call of Duty: Black Ops 4 بخش زامبی در سال های اخیر به یکی از محبوب ترین بخش های سری کال او دیوتی تبدیل شده است. همچنین چندی پیش اکتیویژن طی گزارش مالی خود ادعا کرده بود که با آگاه بودن از محبوبیت بازی های بتل رویال بین کاربران، آماده است تا به این سبک نیز ورود کند. طی چند سال اخیر، تمرکز اصلی سری کال او دیوتی روی بخش چند نفره بوده و شاید حضور بخش بتل رویال در این عنوان باعث شود تا هواداران از عدم وجود قسمت داستانی، احساس نارضایتی نکنند. اطلاعات بیشتر در رابطه با این بازی روز 27 اردیبهشت ماه منتشر خواهد شد. نظر شما در مورد حذف بخش داستانی از سری کال او دیوتی چیست؟ آیا اضافه شدن حالت بتل رویال به بازی، برای انجام چنین کاری قانع کننده خواهد بود؟ منبع: PC Gamer دیجیاتو
:: موضوعات مرتبط:
موسیقی بازی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 189
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 29 فروردين 1397 |
نظرات ()
سری بازی بتلفیلد امروز طرفداران زیادی دارد و اگر واقع گرا باشیم، یکی از دلایل آن، گرافیک و جلوه های ویژه قوی آن است. با این حال الکترونیک آرتز سعی کرده در جدیدترین نسخه این بازی یعنی Battlefield 1، صرفا به بحث گرافیک نپردازد و روی گیم پلی بازی نیز بیشتر کار کند. بتلفید ۱ در بررسی دیجیاتو نقد مثبتی دریافت کرد. شاید بتوانیم یکی از موارد تأثیرگذار در بهبود گیم پلی بازی را تصمیم الکترونیک آرتز برای بازگرداندن گیم پلی بتلفید ۱ به گذشته بدانیم. منظورمان از گذشته، رخ دادن بازی در زمان گذشته نیست، بلکه گذشته خود بتلفید را میگوییم. EA بتلفید ۱ را با الهام از بتلفید ۲ که در سال ۲۰۰۵ عرضه شد، ساخته است. بتلفید ۲، یکی از بهترین و نوآورانه ترین بازی های زمان خود بود و سبک بازی چند نفره را برای همیشه تغییر داد. یکی دیگر از مواردی که این بازی را دلنشین می کرد، موسیقی زیبای آن بود که در عین حماسی بودن، زیبا و با احساس بود و در میان شلوغی جنگ، به شما آرامش میداد. Battlefield بخشی از تم اصلی موسیقی بتلفیلد که برای پیانو تنظیم شده است. در بتلفید ۱ نه تنها گیم پلی بازی از نسخههای قبلی الهام گرفته شده، بلکه در موسیقی آن هم از تم اصلی سری بتلفید استفاده شده است. این تم، اولین بار در بازی Battlefield 1942 استفاده شد و در بتلفید ۲ به بلوغ رسید. آهنگسازی موسیقی متن بتلفید ۱ بر عهده پاتریک اندرن و پاتریک سودرکویست بوده و در لحظه لحظه بازی، شما را غافلگیر و شگفت زده می کند. سازهای زهی و بادی برنجی سازبندی اصلی موسیقی آن را تشکیل می دهند؛ زهیها احساسات شما را بر می انگیزند و بادی برنجی ها حماسه را می سازند. موسیقی بتلفید ۱ تنوع مناسبی دارد؛ مثلا در بخشی که بازی در صحرای سینا دنبال میشود، تم عربی دارد و حتی در بخش هایی نیز از گروه کر و موسیقی کلیسایی استفاده شده تا فضای روحانی ایجاد شود. دیجیاتو
:: موضوعات مرتبط:
موسیقی بازی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 176
ساخت موسیقی های معروف با درایوهای دیسک سخت و فلاپی درایوها، به یکی از ترندهای جدید صنعت تکنولوژی تبدیل شده و تا به امروز شاهد بازسازی موسیقی های معروفی چون موزیک متن فیلم Star Wars یا موزیک اصلی سری بازی ماریو با این درایوها بوده ایم. اما به تازگی «پاول زادروزنیک» (Pawel Zadrozniak)، که شهرت خاصی در تولید موزیک های معروف با درایوهای دیسک سخت و فلاپی درایوها دارد، به سراغ موسیقی متن سریال شهیر «بازی تاج و تخت» (یا Game of Thrones) رفته و به بازسازی موزیک تیتراژ آن، که تولیدش برعهده رامین جوادی، آهنگساز بااستعداد ایرانی-آلمانی بوده است پرداخته. زادروزنیک می گوید که تمام دیوایس های بهره مند از موتور الکتریکی، قادر به تولید نوعی صدا هستند که براساس سرعت درایو قابل تغییر است. هرچه فرکانس بیشتر باشد، بسامد صدا هم افزایش می یابد. نتیجه کار او نیز به شکلی غافلگیرکننده عالی از آب درآمده و بعید است که با شنیدن موسیقی وی، یکبار دیگر دنیای وستروس و شخصیت های مختلف آن در ذهنتان تداعی نشود دیجیاتو
:: موضوعات مرتبط:
موسیقی فیلم ,
,
:: بازدید از این مطلب : 271
جمعه این هفته، سازندگان، ناشران، خبرگزاریها و طرفداران در لاس وگاس و در مراسم The Game Awards (جوایز بازی ها) برای بزرگ داشت بازی های رایانه ای گرد هم خواهند آمد. The Game Awards با مراسمهای سالهای پیش تفاوت خواهد داشت و Marty O’Donnell، نویسنده پیشین موسیقی Halo و استودیو Bungie وظیفه ساخت موسیقی متن این مراسم را بر عهده دارد. تهیه کننده این مراسم، Geoff Keighley از O’Donnell درخواست کرده بود تا قطعه ای با شکوه همچون Fanfare for Oscar، اثر Jerry Goldsmith بسازد. O’Donnell در این باره میگوید: "او مرا متقاعد کرد که وقتش رسیده تا بازیها همچون مراسم اسکار، مراسم و موسیقی مخصوص خود را داشته باشند." برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این مراسم و نامزدهای بخش های مختلف به این لینک مراجعه کنید. همچنین میتوانید پشت صحنه ساخت موسیقی متن The Game Awards را در ادامه مشاهده کنید. منبع بازی سنتر
:: موضوعات مرتبط:
موسیقی بازی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 194
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 22 فروردين 1397 |
نظرات ()
شرکت دیپ سیلور (Deep Silver) در یک اقدام تحسینبرانگیز، نسخه میکس شده موسیقی « In The House In A Heartbeat» اثر جان مورفی (John Murphy) را که در تریلر رونمایی از بازی Metro: Exodus در جریان رویداد E3 2017 از آن استفاده شده را به صورت رایگان منتشر کرده است. این موسیقی همکاریای بین استودیوی ۴A Games و Feel For Music است. علاقهمندان به دریافت رایگان این موسیقی تنها میبایست به وبسایت رسمی بازی Metro: Exodus مراجعه کرده و در آن ثبت نام کنند. پس از ثبت نام، لینک دریافت نسخه با کیفیت این موسیقی در دسترس قرار خواهد گرفت. اگر تمایلی به دریافت این موسیقی ندارید اما خواهان شنیدن آن هستید، خبر خوشایندی برای شما داریم. این موسیقی در سرویسهای متخلف استریم موسیقی از جمله اسپاتیفای (Spotify) و ساوندکلاد (Soundcloud) و همچنین یوتیوب (YouTube) نیز برای شنیدن در دسترس قرار دارد. بازی Metro: Exodus برای عرضه در سال ۲۰۱۸ میلادی برنامهریزی شده است و یکی از نقاط برجسته کنفرانس خبری شرکت مایکروسافت در رویداد E3 2017 بود. این بازی همانند نسخههای پیشیناش، عنوان تیراندازی اول شخصی مبتنی بر داستان است که مبارزات مرگبار، ترس، واهمه، حیله و تزویر را با یکدیگر ترکیب میکند. بیشک سری Metro همچنان به خلق نوآوری در سبک اول شخص ادامه میدهد. با توجه به تریلر رونمایی از بازی Metro: Exodus، این عنوان از دنیایی بزرگ و پر از هیولاها، گرگها و پوششهای گیاهی مختلف بهره میبرد. علاوه بر این، کیفیت ۴K این بازی به شدن چشمنواز است. همانطور که پیشتر اشاره شد، بازی Metro: Exodus در سال آینده میلادی برای پلتفرمهای پلیاستیشن ۴، ایکسباکس وان، ایکسباکس وان ایکس و رایانههای شخصی در دسترس قرار خواهد گرفت. تریلر رونمایی این بازی را از این نشانی میتوانید مشاهده کنید. گیمفا
:: موضوعات مرتبط:
موسیقی بازی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 200